روش های حل اختلاف غیرقضایی
حل اختلافات جایگزین، یا ADR ، به مجموعهای از روشهای مختلف برای حل یک اختلاف اشاره دارد. داوری، میانجیگری و سازش، همگی انواع مختلفی از ADR هستند. طرفهای درگیر در معاملات تجاری میدانند که ممکن است در برخی از نقاط روابط خود مشکلاتی به وجود آید. بهترین راه برای رسیدگی به این مشکل، داشتن قراردادهای خوب و دقیق است که شامل بندها و شرایطی باشد که برای حل اختلافات آینده طراحی شدهاند. با این حال، با وجود حتی یک قرارداد خوب و جامع باز هم احتمال بروز اختلافات وجود دارد و همچنین ممکن است مواردی نادیده گرفته شود که در آینده طرفین را در موقعیتهای متعارض قرار دهد.
درست در همین زمان است که به یک استراتژی حل اختلاف نیاز است و طرفین باید تصمیم بگیرند که بهترین روش برای حل اختلافاتشان چیست. بسیاری از قراردادها شامل مفاد حل اختلاف هستند که در آن طرفین توافق میکنند که اختلافات غیرمنتظره آینده را به روشی خاص مدیریت کنند. در صورتی که هیچ بند قراردادی در این زمینه وجود نداشته باشد، طرفین باید در زمان بروز اختلاف تصمیم بگیرند که چگونه اختلافات خود را حل کنند.
تنها در صورتی قابل اجرا است که همه طرفین توافق کنند که، اختلاف خود را به این روش ارجاع دهند. این توافق میتواند از قبل انجام شود، مانند یک بند در قرارداد که در آن طرفین از قبل توافق میکنند که اختلافات آینده را از طریق ADR حل کنند، یا پس از بروز اختلاف که طرفین در آن زمان تصمیم میگیرند که سعی کنند از ADR استفاده کنند.
گاهی اوقات طرفین توافق میکنند چه از قبل در قرارداد یا در زمان بروز اختلاف که به یک رویکرد چند سطحی برای ADR روی بیاورند. به عنوان مثال، آنها میتوانند توافق کنند:
1. که زمان مشخصی را به مذاکره اختصاص دهند.
2. اگر مذاکره نتواند مسائل را حل کند، برای مدت مشخصی به میانجیگری یا سازش روی آورند.
3. اگر طرفین نتوانستند اختلافات خود را از طریق میانجیگری یا سازش نیز حل کنند، به داوری یا دادگاه مراجعه کنند.
درست در همین زمان است که به یک استراتژی حل اختلاف نیاز است و طرفین باید تصمیم بگیرند که بهترین روش برای حل اختلافاتشان چیست. بسیاری از قراردادها شامل مفاد حل اختلاف هستند که در آن طرفین توافق میکنند که اختلافات غیرمنتظره آینده را به روشی خاص مدیریت کنند. در صورتی که هیچ بند قراردادی در این زمینه وجود نداشته باشد، طرفین باید در زمان بروز اختلاف تصمیم بگیرند که چگونه اختلافات خود را حل کنند.
تنها در صورتی قابل اجرا است که همه طرفین توافق کنند که، اختلاف خود را به این روش ارجاع دهند. این توافق میتواند از قبل انجام شود، مانند یک بند در قرارداد که در آن طرفین از قبل توافق میکنند که اختلافات آینده را از طریق ADR حل کنند، یا پس از بروز اختلاف که طرفین در آن زمان تصمیم میگیرند که سعی کنند از ADR استفاده کنند.
گاهی اوقات طرفین توافق میکنند چه از قبل در قرارداد یا در زمان بروز اختلاف که به یک رویکرد چند سطحی برای ADR روی بیاورند. به عنوان مثال، آنها میتوانند توافق کنند:
1. که زمان مشخصی را به مذاکره اختصاص دهند.
2. اگر مذاکره نتواند مسائل را حل کند، برای مدت مشخصی به میانجیگری یا سازش روی آورند.
3. اگر طرفین نتوانستند اختلافات خود را از طریق میانجیگری یا سازش نیز حل کنند، به داوری یا دادگاه مراجعه کنند.
این مقاله توسط simona del greco نگارش و در وب سایت www.qmul.ac.uk منتشر شده است؛ در ادامه به بررسی این مقاله که توسط پویان همتی ترجمه گشته است میپردازیم:
مزایای حل اختلافات جایگزین شامل صرفه جویی در زمان و هزینه، انعطافپذیری، کنترل طرفین از جمله انتخاب میانجی یا داور بیطرف، یک رویه واحد، محرمانگی و تخصص است.
حل اختلافات جایگزین، به استفاده از روشهایی برای حل اختلاف، به جای اینکه دادگاه به موضوع رسیدگی کند، اشاره دارد.در این روش معمولاً یک شخص ثالث بیطرف که میتواند به پیدا کردن یک راهحل خلاقانه، برای حل یک مسئله کمک کند انتخاب میشود. ADR اغلب بهعنوان حل اختلافات جایگزین یا حل اختلافات دوستانه تعریف میشود. با این حال، این یک تعریف جامع و کامل نیست و پتانسیل واقعی این راه حل مبتکرانه را محدود میکند. گزینه ADR میتواند به کسبوکارها یک جایگزین سریع و کم هزینه برای رفتن به دادگاه ارائه دهد و از اثرات مخرب دعاوی قضایی بر کسب وکار جلوگیری کنند.
یکی از مهمترین انواع حل اختلافات جایگزین، داوری است. داوری یک رویه است که در آن طرفین اختلاف خود را به یک یا چند داور منتخب ارجاع میدهند تا تصمیمی الزامآور و نهایی (که به آن رأی میگویند) بر اساس حقوق و تعهدات مربوط به طرفین اتخاذ نمایند.
داوری فرآیندی است که در آن یک شخص ثالث بیطرف، اطلاعات را از هر دو طرف جمعآوری کرده و تصمیمی اتخاذ میکند که به طور قانونی الزامآور و نهایی باشد. داوری معمولاً از سایر مکانیسمهای ADR مانند سازش و میانجیگری، رسمیتر و بیشتر شبیه دادگاه است. با داوری، طرفین توافق میکنند (چه قبل از بروزاختلاف و چه بعد از آن) که به تصمیم نهایی داور بیطرف، که مشابه قاضی در دعاوی قضایی است، متعهد باشند. در حالی که در سازش و میانجیگری، تصمیمات به توافق طرفین بستگی دارد.
ممکن است یک توافق داوری پیش از بروز اختلاف وجود داشته باشد، که این توافق میتواند به صورت یک شرط در قرارداد گنجانده شود و یا به شکل یک موافقت نامه مجزا از قرارداد اصلی توسط طرفین یا وکلای آنها تنظیم شود یا حتی طرفین میتوانند پس از بروز اختلاف به داوری مراجعه کنند.
موضوع، اصطلاحا باید داوری پذیر باشد.
در روند داوری، باید انتخاب داور یا روش توافق شدهای برای تعیین داور وجود داشته باشد.
داوری باید مطابق با قوانین، زبان و محل انتخاب شده توسط طرفین باشد.
قانون قابل اجرابودن بدین معنی که تصمیمگیری باید بر اساس قانونی باشد که طرفین انتخاب کردهاند.
کنترل کامل بر فرآیند: طرفین در داوری تقریباً کنترل کاملی بر فرآیند دارند. این کنترل کامل بر فرآیند به طرفین این امکان را میدهد که بر اساس نیازهای خاص پرونده، روش را بهینهسازی کنند.
نهایی بودن: موارد اعتراض به تصمیم داور بهطور جدی توسط قانون داوری 1996 محدود شده است. تصمیم داور، نهایی است. این شیوه میتواند دعاوی را که ممکن است سالها در سیستم دادگاه ادامه یابد، به سرعت به نتیجه برساند.
حفظ حریم خصوصی: داوری خصوصی است.
راحتی: در دعاوی قضایی، تاریخهای رسیدگی توسط دادگاه تعیین میشود و به راحتی طرفین توجهی نمیشود. معمولاً ممکن است زمان زیادی برای تاریخهای رسیدگی وجود داشته باشد، بهویژه زمانی که یک پرونده به چندین روز دادگاه نیاز دارد. در طول فرآیند داوری، طرفین ممکن است بر روی تاریخهایی توافق کنند که برای آنها و شاهدانشان راحتتر باشد.
حفظ حریم خصوصی: داوری خصوصی است.
راحتی: در دعاوی قضایی، تاریخهای رسیدگی توسط دادگاه تعیین میشود و به راحتی طرفین توجهی نمیشود. معمولاً ممکن است زمان زیادی برای تاریخهای رسیدگی وجود داشته باشد، بهویژه زمانی که یک پرونده به چندین روز دادگاه نیاز دارد. در طول فرآیند داوری، طرفین ممکن است بر روی تاریخهایی توافق کنند که برای آنها و شاهدانشان راحتتر باشد.
نیاز به رضایت طرفین: داوری نیازمند توافق طرفین است. در حالی که دادگاهها اختیار گستردهای برای مجازات کردن اشخاصی دارد که در روند دادگاه مانع یا تاخیر ایجاد میکنند.
عدم وضوح در رویههای داوری: رویههای داوری، همیشه به روشنی و صراحت رویههای قضایی نیستند و ممکن است پیچیدهتر باشند.
حق اعتراض محدود به تصمیم داور: فضای کمی برای اعتراض به تصمیم داور وجود دارد. طرف متضرر باید نشان دهد که:
1. موضوع داوری پذیر نبوده.
2. درفرآیند داوری یک بینظمی عمده وجود داشته که موجب میشود رأی ابطال شود.
3. داور، در یک موضوع خاص از نظر قانونی دچار اشتباه شده است.
نهایی بودن تصمیم داوری: تصمیم داوری نهایی است و هیچ فرآیند تجدیدنظر رسمی در دسترس نیست. حتی اگر یک طرف احساس کند که نتیجه نادرست یا ناعادلانه بوده، نمیتواند به آن اعتراض کند.
هزینههای ممکن: در حالی که داوری میتواند گزینهای مقرون به صرفه برای حل و فصل قانونی باشد، اما اگر موضوع نیاز به کارشناسان خاص داشته باشد، هزینهها ممکن است به مقدار قابل توجهی افزایش یابد. فرآیند داوری در بحث دلایل معمولاً شامل مستندات به جای شاهد است.
میانجیگری رایجترین روش حل اختلافات جایگزین است. این یک فرآیند است که در آن طرفین با یک میانجی مستقل و آموزش دیده ملاقات میکنند که بین طرفین ارتباط برقرار میکند تا مسائل را شناسایی کرده و یک توافق مورد قبول را تسهیل کند که تنها در صورتی الزامآور است که هر دو طرف آن را بپذیرند و بهصورت کتبی ثبت شود.
روش میانجیگری چندین مزیت دارد. دو مزیت اصلی آن سرعت و هزینه نسبی این فرآیند در مقایسه با زمان و هزینه دعاوی قضایی است. علاوه بر این، میانجیگری روشی است که میتواند محرمانگی را حفظ کند و طرفین میتوانند از تبلیغات منفی جلوگیری کنند.
حفظ محرمانگی: هنگامی که طرفین در حال رسیدگی به دعاوی قضایی هستند، ملزم به افشای تمام مستندات مرتبط در یک محاکمه عمومی هستند تا به دادگاه کمک کنند تصمیم بگیرد. در میانجیگری، طرفین ملزم به افشای هیچ چیزی نیستند و معمولاً تنها مستنداتی را افشا میکنند که آنها را مرتبط میدانند.
تسهیل توافق: همچنین، میانجیگری به طرفین این امکان را میدهد که به صورت فعال در فرآیند حل اختلاف شرکت کنند و به توافقی دست یابند که برای هر دو طرف قابل قبول باشد. این به طرفین این امکان را میدهد که کنترل بیشتری بر نتیجه نهایی داشته باشند.
در مجموع، میانجیگری به عنوان یک روش مؤثر و کارآمد برای حل اختلافات، به طرفین کمک میکند تا به راهحلهای خلاقانه و رضایتبخش دست یابند.
در فرآیند میانجیگری، طرفین میتوانند انتخاب کنند که یک توافق عدم افشا Non-Disclosure Agreement امضاءکنند.
اختیاری بودن: شرکت در میانجیگری داوطلبانه است و طرفین نمیتوانند به اجبار به میانجیگری متعهد شوند.
عدم تضمین توافق: این فرآیند ممکن است به توافق یا حل و فصل منجر نشود. توافقنامه تنها در صورتی الزامآور است که هر دو طرف با آن، موافق و بهصورت کتبی ثبت شود.
نیاز به اجرای قانونی: توافقنامه، همانند یک قرارداد اعتبار دارد و در صورت عدم انجام تعهدات توسط یکی از طرفین، نیاز به اجرای قانونی دارد. این در حالی است که رأی داوری در بسیاری ازکشورها قابل اجرا است.
سازش یک روش حل اختلاف جایگزین است که در آن یک شخص ثالث مستقل به طرفین کمک میکند تا به یک توافق دست یابند. در سازش، یک شخص ثالث (سازشگر) بهعنوان یک فرد بیطرف و غیرجانبدار، منصوب میشود تا به طرفین در رسیدن به یک توافق قابل قبول کمک کند و مکالمات را به نتیجهای قابل قبول هدایت کند.
سازش شکلی از حل اختلافات جایگزین است که شباهتهایی با میانجیگری دارد، اما یک تفاوت عمده دارد.
نقش سازشگر: سازشگر نقش فعالتری دارد. در واقع، سازشگر موقعیت هر طرف را ارزیابی کرده و ارزیابی خود را در مورد مزایای نسبی هر یک ارائه میدهد و توصیههایی در مورد شرایط توافق مطرح میکند. سپس این به طرفین بستگی دارد که آیا پیشنهاد سازشگر را بپذیرند یا نه، زیرا سازشگر ایدههای خود را به طرفین تحمیل نمیکند.
نقش میانجیگر: در مقابل، میانجیگر تلاش میکند تا نقاط مشترک بین طرفین را پیدا کند بدون اینکه، مسوولیتی در قبال ارائه یا تدوین پیشنهادات برای حل و فصل داشته باشد. اولویت میانجیگر تسهیل بحث بین طرفین است.
نقش میانجیگر: در مقابل، میانجیگر تلاش میکند تا نقاط مشترک بین طرفین را پیدا کند بدون اینکه، مسوولیتی در قبال ارائه یا تدوین پیشنهادات برای حل و فصل داشته باشد. اولویت میانجیگر تسهیل بحث بین طرفین است.
حفظ محرمانگی: سازش بهصورت محرمانه و غیرجانبدارانه انجام میشود، بنابراین اگر به یک راهحل نرسند، دلایل این امر فراتر از طرفین درگیر به اشتراک گذاشته نمیشود.
وابستگی به پذیرش طرفین: عیب اصلی سازش این است که به پذیرش طرفین بستگی دارد. در صورتی که یکی از طرفین نتواند با سازشگر همکاری کند یا نسبت به او بیتوجه باشد، فرآیند سازش ممکن است به نتیجه نرسد. بهطور کلی، سازش میتواند یک گزینه مؤثر برای حل اختلافات باشد، بهویژه زمانی که طرفین تمایل به همکاری دارند و میخواهند به یک توافق متقابل دست یابند.
نتیجهگیری درباره حل اختلافات جایگزین: در نهایت، اگر یکی یا هر دو طرف درگیر در فرآیند سازش با ذهنیت مناسب وارد نشوند، ممکن است این فرآیند بهعنوان یک اتلاف وقت و هزینه به شمارآید.
کارآفرینان، گزینههای متعددی برای جلوگیری از اتلاف زمان و هزینه قابل توجه در دعاوی قضایی دارند. حل اختلافات جایگزین مجموعهای از روشها است که عملاً به عنوان جایگزینی برای دعاوی قضایی عمل میکند. با این حال، انتخاب بین داوری از یک سو و سازش و میانجیگری از سوی دیگر اهمیت دارد. روش داوری به فرآیند دعاوی قضایی نزدیکتر است در حالی که دو روش دیگر (سازش ومیانجیگری) غیررسمیتر و انعطافپذیرتر هستند.
در نهایت، انتخاب روش مناسب حل اختلاف، بستگی به شرایط خاص هر مورد و تمایل طرفین به همکاری و رسیدن به توافق دارد. هر یک از روشهای ADR میتواند بهطور مؤثر برای حل اختلافات استفاده شود، به شرطی که طرفین با ذهنیت مثبت و تمایل به همکاری وارد فرآیند شوند.