ویژگی های منحصر به فرد یک وکیل حرفه ای
راهنمای مطالعه
- تحمل رفتار ناپسند را نداشته باشید
- مهارت گوش دادن و ارتباط مؤثر را در خود تقویت کنید
- با وکلای باتجربهای که بتوانید با آنها صحبت کنید، ارتباط برقرار کنید
تحمل رفتار ناپسند را نداشته باشید
افراد در مواجهه با رفتارهای ناپسند دیگران، آستانه تحمل متفاوتی دارند. برای مثال، برخی نسبت به استفاده از الفاظ رکیک واکنشی نشان نمیدهند، در حالی که برای برخی دیگر، این موضوع آزاردهنده و غیرقابلقبول است. برخی ممکن است از عصبانیتهای لحظهای ناراحت نشوند، اما عدهای آن را بیاحترامی بدانند. همچنین برخی افراد ممکن است نسبت به شوخیهای بیملاحظه حساس نباشند، در حالی که برای دیگران چنین سخنانی توهینآمیز تلقی میشود.
با توجه به جایگاه شما بهعنوان فردی فرهیخته و مسئول در قبال پاسداشت عدالت، شایسته است که سیاستی مبتنی بر «تحمل صفر» در قبال رفتارهای ناپسند اتخاذ نمایید. حتی اگر شخصاً از برخی رفتارها آزرده نمیشوید، موظفید از کسانی که ممکن است در معرض آن رفتار قرار گیرند، حمایت و محافظت کنید.
در وهله نخست، استفاده از الفاظ نامناسب باید بهطور کامل کنار گذاشته شود چه در مکاتبات، چه در گفتگو با همکاران، موکلان یا وکلای طرف مقابل، چنانچه به کار بردن اینگونه واژگان برای شما به یک عادت تبدیل شده باشد، ممکن است در لحظهای حساس برای مثال در حضور قاضی ناخواسته به زبان جاری شوند. با پرهیز از چنین رفتاری، نهتنها شأن حرفهای خود را حفظ میکنید، بلکه اطرافیان نیز رفتار خود را با معیارهای شما هماهنگ خواهند کرد.
در خصوص شوخیهای توهینآمیز نیز، لازم است از بیان یا انتشار آنها خودداری گردد. اگر در مورد مناسب بودن یک شوخی تردید دارید، از خود بپرسید: «اگر من عضوی از گروهی بودم که موضوع این شوخی است، آیا احساس توهین یا ناراحتی میکردم؟ » در صورت وجود هرگونه تردید، از گفتن یا ارسال آن خودداری نمایید. در مواجهه با سخنی آزاردهنده، با حفظ احترام، ناراحتی خود را ابراز کنید. چنین برخوردی میتواند زمینهساز اصلاح و ارتقاء رفتار طرف مقابل باشد.
در برخی موارد، ممکن است با رفتاری مواجه شوید که بهقدری دور از انتظار و ناپسند است که واکنشی آنی ممکن نباشد. برای مثال، در یکی از جلسات کاری، فردی در حضور من از واژهای به شدت توهینآمیز برای اشاره به شخص دیگری استفاده کرد. پس از لحظهای تأمل، گفتوگو را متوقف کرده و با قاطعیت گفتم: «اجازه ندارید هرگز بار دیگر در حضور من از این واژه استفاده کنید.» آن فرد بهوضوح شوکه شد، اما هرگز آن رفتار را تکرار نکرد.
فراموش نکنید که شما به عنوان یک الگو و رهبر حرفهای شناخته میشوید. دیگران نهتنها گفتار، بلکه منش و عملکرد شما را الگو قرار خواهند داد. اگر از خود و اطرافیانتان بالاترین استانداردهای رفتاری را انتظار داشته باشید، احتمال تحقق همان سطح از رفتار در محیط پیرامونتان بسیار بیشتر خواهد بود.
مهارت گوش دادن و ارتباط مؤثر را در خود تقویت کنید
هنگام گفتوگو با دیگران، واقعاً گوش دهید. اگر در حال مکالمه تلفنی هستید، همزمان بهایمیلهای خود پاسخ ندهید. اگر شخص در دفتر شما حضور دارد، با او تماس چشمی برقرار کرده و به زبان بدن او توجه کنید. یادداشتبرداری دقیق داشته باشید و در صورت وجود هرگونه ابهام، حتماً سؤال کرده و موضوع را روشن کنید. در نظر داشته باشید که پیشزمینه فرهنگی و سطح تحصیلات موکل ممکن است بر درک او از مطالب تأثیر بگذارد؛ بنابراین، اطمینان حاصل کنید که او واقعاً مقصود شما را متوجه شده است.
در حرفه وکالت، ارتباط نوشتاری بخش جداییناپذیر از فعالیتهای روزمره است. چنانچه موکل شما در شرایط روحی خاصی قرار دارد، مناسب است که پس از ملاقات حضوری، نکات مطرحشده را در قالب یک نامه نیز برای او ارسال کنید تا پیام بهدرستی منتقل شود. شخصاً این تجربه را در مراجعه به پزشک نیز داشتهام؛ پس از خروج از مطب، به سختی به یاد میآورم که دقیقاً چه توصیههایی به من شده است، بنابراین دریافت یک نامه پیگیری میتواند بسیار مفید باشد.
اگر از موکل انتظار دارید پیش از جلسه بعدی اقداماتی را انجام دهد، تهیه یک فهرست کارها برای او و نگهداری نسخهای از آن در پرونده، اقدامی بسیار مؤثر خواهد بود. در این صورت، در صورت تماس موکل برای کسب راهنمایی، دستیار شما نیز در جریان امور خواهد بود و میتواند کمک کند.
در ارتباطات نوشتاری، باید مخاطب خود را بهدرستی بشناسید. برای مثال، هنگام تنظیم لایحه تجدیدنظر، باید فرض را بر آن بگذارید که خواننده با دیدگاهی انتقادی آن را مطالعه خواهد کرد و شما موظف به دفاع از هر بند هستید. در هنگام نوشتن نامهای به وکیل طرف مقابل نیز باید این احتمال را در نظر بگیرید که ممکن است متن نامه در نهایت توسط قاضی خوانده شود.
توانایی شما در نگارش حقوقی، نقشی کلیدی در حرفهتان دارد. بنابراین، ارزیابی واقعبینانهای از مهارتهای نوشتاری خود داشته باشید و در صورت نیاز، از همکاران باتجربه یاری بگیرید یا در دورههای آموزشی تخصصی در زمینه نگارش حقوقی شرکت کنید.
با وکلای باتجربهای که بتوانید با آنها صحبت کنید، ارتباط برقرار کنید
وکلای باتجربه میتوانند در تمامی جنبههای شغلیتان به شما کمک کنند، از مدیریت دفتر گرفته تا اداره پرونده و برخورد با موکل. تجربه بهترین آموزگار است. برخی وکلای تازهکار میتوانند به همکاران خود در همان دفتر مراجعه کنند، اما بسیاری از آنها در پرسیدن سؤال احساس ناخوشایندی دارند، چرا که نمیخواهند این کار به عنوان نشانهای از ضعف یا ناتوانی تلقی شود. متأسفانه، فضای کاری برخی دفاتر ممکن است چنین احساساتی را تشدید کند.
وکلای بسیاری هستند که میتوانند مربیان خوبی باشند، اما بهدنبال شاگرد نیستند. بنابراین، این شما هستید که باید پیشقدم شوید و در طول دوران حرفهای خود این افراد را وارد زندگی شغلیتان کنید. اگر در یک پرونده، وکیل طرف شما فردی باتجربه است، فرصت را غنیمت بشمارید؛ کارهای او را با دقت بررسی کنید و از او سؤال بپرسید. از زمانبندی دادگاهها اطلاع پیدا کنید، به جلسات رسیدگی بروید و ببینید یک وکیل باتجربه چگونه هیئت منصفه را انتخاب میکند یا شاهد را مورد پرسش قرار میدهد. پس از دادگاه، با او تماس بگیرید و سؤالات خود را مطرح کنید. اغلب وکلا از اینکه کسی عملکرد آنها را زیر نظر داشته و برای مشورت گرفتن به آنها رجوع کرده، خوشحال و احتمالاً تحت تأثیر قرار خواهند گرفت.
راه دیگر برای ایجاد ارتباط، از طریق انجمنهای صنفی وکلای محلی است. در جلسات شرکت کنید. اگر وکیلی باتجربه تمایل داشت گپی بزند، وقت بگذارید و همراه او قهوهای بنوشید. امروزه بسیاری از انجمنهای وکلای ایالتی، برنامههای راهنمایی شغلی (منتورینگ) را بهطور فعال دنبال میکنند. آنها با درک نیاز وکلای تازهکار به حمایت و راهنمایی، ممکن است برنامهای برای معرفی شما به یک مربی داشته باشند.
نویسنده: Karen thalacker
سایت اصلی منتشر کننده مقاله: www.sphinxlegal.com
این مقاله توسط پویان همتی ترجمه شده است.