تأمین خواسته در دعاوی طاری
اولین و مهمترین شرط صدور قرار تأمین خواسته، درخواست خواهان است. مستند به مادۀ 2 قانون آیین دادرسی مدنی مبنای تمام دعاوی حقوقی بر «خواستن» است و تأمین خواسته هم از این مهم مستثنی نیست. از اینکه خواهان اصلی دعوا میتواند درخواست تأمین خواسته کند هیچ شکی نیست، اما سوال این است که آیا تأمین خواسته در دعوای طاری راه دارد؟ آیا خواهان دعوای اضافی که خواهان دعوای اصلی است میتواند درخواست تأمین خواسته نماید؟ خواهان دعوای تقابل که همان خواندۀ دعوای اصلی است چطور؟ در دعوای جلب ثالث، جالب ثالث میتواند تقاضای تأمین خواسته نماید؟ یا در دعوای ورود ثالث خواهان این دعوا یعنی وارد ثالث میتواند تقاضای تامین خواسته کند؟
راهنمای مطالعه
تأمین خواسته اقدامی احتیاطی و پیشگیرانه است که خواهان دعوا قبل از طرح دادخواست یا در حین دادرسی تا پیش از صدور حکم قطعی، با معرفی اموال خواندۀ دعوا از دادگاه صالح تقاضای توقیف آن را مینماید. صدور تأمین خواسته هرچند به خودیخود حقی برای خواهان تضمین نمیکند، بلکه با اجرای آن خواستۀ خواهان در امنیت خواهد بود. به بیانی دیگر تأمین خواسته توقیف پیشاپیش اموال خوانده است تا در صورت پیروزی در دعوی معادل آن مال را از محل مال توقیف شده دریافت شود.
الف) تأمین خواسته در دعوای اضافی
دعوای اضافی، دعوایی است مستقل از خواستۀ دعوای اصلی که طبق اصول دادخواست موضوع مادۀ 48 به بعد قانون آیین دادرسی مدنی و شرایط و تشریفات مقرر در مادۀ 51 به بعد قانون آیین دادرسی مدنی به محاکم ارائه میگردد. بهطور کلی باید در جلسۀ اول دادرسی و در قالب دادخواست مستقل مطرح شود، زیرا در تغییرات خواسته موضوع مادۀ 98 قانون آیین دادرسی مدنی همان خواسته مندرج در دادخواست افزایش یافته یا تغییر میکند و یا نحوۀ دعوا نسبت با آن خواسته تغییر مییابد. بنابراین دعوای اضافی ارتباطی با افزایش خواسته ندارد.
دعوی اضافی از جمله دعاوی طاری موضوع مادۀ 17 قانون آیین دادرسی مدنی است که از سوی خواهان دعوای اصلی یا طاری به شرط وحدت منشأ یا ارتباط کامل علیه خوانده دعوا مطرح میشود. این دعوا خود یک دعوای تمام عیار است و مستلزم تقدیم دادخواست می باشد، پس قطعاً خواهان دعوای اضافی میتواند تقاضای تأمین خواسته نماید.
ب) تأمین خواسته در دعوای تقابل
دعوای متقابل دعوایی است که خوانده در مقابل خواهان اقامه میکند. این دعوا را در صورتی میتوان متقابل نامید که مستقلاً قابل طرح در محکمه باشد، اما چنانچه اظهار یا ادعای خوانده نتواند بهطور مستقل در دادگاه مطرح شود دعوا متقابل نبوده و نیازی به تقدیم دادخواست ندارد.
دعوای تقابل از جمله دعاوی طاری است که از طرف خواندۀ دعوای اصلی تا پایان جلسۀ اول دادرسی مطرح میشود و باید با دعوای اصلی ارتباط کامل و یا منشا واحد داشته باشد. چون دعوای تقابل، دعوایی کامل است پس کلیۀ حقوق خواهان دعوای اصلی برای خواهان دعوای تقابل متصور است و تأمین خواسته نیز یکی از حقوق خواهان بوده و خواهان تقابل امکان تقاضای را دارد.
مستند به مادۀ 130 قانون آیین دادرسی مدنی دعوای ورود ثالث به دو دستۀ ورود ثالث اصلی و ورود ثالث تبعی تقسیم میشود. ورود ثالث اصلی یعنی اینکه ثالث برای خود مستقلاً حقی در دعوای اصلی قائل است، اما در ورود ثالث تبعی، وارد ثالث به تبعیت از یکی از طرفین دعوای اصلی و در تقویت موضع ایشان ذینفع بوده و وارد دعوا میشود. شخص ثالث تا زمان اعلام ختم دادرسی، میتواند با ثبت دادخواست ورود ثالث درمرحلۀ بدوی یا تجدیدنظر درخواست ورود به پروندۀ اصلی، جهت رسیدگی توأمان را نماید.
1) تأمین خواسته در دعوای ورود ثالث اصلی
دعوای ورود ثالث مانند تمام دعاوی حقوقی با تقدیم دادخواست شروع و با صدور رأی خاتمه مییابد. در دادخواست ورود ثالث باید همۀ شرایط عمومی اقامۀ دعوا و شرایط ویژۀ دعوای ورود ثالث از جمله ذینفع بودن ثالث و در جریان رسیدگی بودن دعوای پایه و ارتباط کامل بین دعوای ثالث و دعوای اصلی رعایت شود.
دعوای ورود ثالث اصلی دعوایی مستقل است، چون وارد ثالث در این دعوا برای خود مستقلاً حق قائل و در حکم خواهان است که به طرفیت طرفین دعوای اصلی بهعنوان خواندۀ دعوای ورود ثالث طرح دعوا میکند. پس ورود ثالث اصلی یک دعوای کامل بوده و امکان تقاضای تأمین خواسته وجود دارد.
2) تأمین خواسته در دعوای ورود ثالث تبعی
در مورد ورود ثالث تبعی دو نظر وجود دارد: نظر اول این است که اگر وارد ثالث به نفع خواهان اصلی و یا در تقویت موضع ایشان وارد دعوا شود میتواند تقاضای تأمین خواسته کند، چون در حکم خواهان است، اما اگر در جهت تقویت موضع خوانده اصلی وارد دعوا شود، در حکم خوانده است پس تقاضای تأمین خواسته امکان ندارد. زیرا تأمین خواسته از حقوق خواهان بوده نه از حقوق خوانده.
البته این نظر خیلی مورد استقبال نبوده، زیرا غیرمنطقی و غیر قابل پذیرش است.
نظر دیگر این است: شخصی که بهعنوان ثالث وارد دعوا میشود، اگر مستقلاً برای خود حقی قائل باشد میتواند تقاضای تأمین خواسته کند، ولی اگر مستقلاً برای خود حق قائل نباشد امکان تأمین خواسته وجود ندارد. چون در واقع اصلاً خواستهای ندارد که بخواهد تامین کند. بنابراین چه در جهت تقویت حقوق خواهان و چه در جهت تقویت حقوق خوانده وارد ثالث تبعی امکان تقاضای تأمین خواسته ندارد.
ت) تأمین خواسته در دعوای جلب ثالث
علیرغم اینکه قانونگذار صراحتاً موجبات جلب ثالث را پیشبینی نکرده است، اما بهنظر میرسد میتوان دعوای جلب ثالث را نیز از جهت انگیزۀ جالب ثالث از جلب تفکیک نمود. پس باید دقت کرد که انگیزۀ جالب ثالث محکومیت مجلوب ثالث است یا تقویت موضع خود. اگر جالب ثالث خواهان محکومیت شخص ثالث باشد چون خواستۀ مستقلی برای خود قائل است درحکم خواهان بوده و نسبت به خواستۀ خود میتواند تقاضای تأمین خواسته به طرفیت مجلوب ثالث کند، حتی اگر خواندۀ دعوای اصلی باشد و جلب ثالث کند در موضع خواهان است و امکان تأمین خواسته دارد.
اما در فرضی که فقط از باب تقویت موضع، ثالث را جلب میکند، چون خواستۀ مستقلی ندارد قطعاً نمیتواند تقاضای تأمین خواسته نماید. در این مورد فرقی نمیکند که جالب ثالث، خواهان دعوای اصلی یا خوانده آن باشد.
تأمین خواسته، ابزاری مهم برای حفظ حقوق خواهان، در دعاوی اصلی و طاری است. این اقدام قضایی، پیش از صدور حکم قطعی، با محدود کردن یا متوقف کردن تصرف یا نقل و انتقال اموال خوانده، مانع از تضییع احتمالی حقوق خواهان میشود. امکان تقاضای تأمین خواسته در دعاوی طاری، نشاندهندۀ انعطافپذیری نظام قضایی در تضمین حقوق طرفین و جلوگیری از سوءاستفادۀ احتمالی در دادرسی است. مبنای اصلی تأمین خواسته احراز احتمال ورود خسارت و کافی نبودن تضمین خوانده است، که در دعاوی اصلی و طاری مشترک میباشد.