هوش مصنوعی و آیندۀ داوری تجاری
در دنیای امروز که روابط تجاری بینالمللی بهطور فزایندهای گسترش یافته، حلوفصل اختلافات ناشی از این روابط به یکی از دغدغههای اصلی فعالان اقتصادی تبدیل شده است. در این میان، داوری بهعنوان یک روش جایگزین برای حل اختلافات، جایگاه ویژهای پیدا کرده است؛ فرآیندی که بر پایۀ صلح و سازش استوار است و به طرفین قرارداد اجازه میدهد تا با توافق، شخصی امین را برای رسیدگی به اختلافات خود برگزینند. همزمان با تحولات در عرصۀ تجارت، شاهد ظهور فناوریهای نوینی هستیم که تمامی جنبههای زندگی بشر را دگرگون ساختهاند. هوش مصنوعی (Ai) بهعنوان یک نمونۀ برجسته از این فناوریها، اکنون در حال نفوذ به حوزههای تخصصی مانند حقوق و داوری است. این فناوری ظرفیت آن را دارد که فرآیندهای سنتی داوری را به شکل قابل توجهی تسهیل و متحول کند. این مقاله، به بررسی نقش و جایگاه هوش مصنوعی در داوری تجاری داخلی و بینالمللی میپردازد و ابعاد مختلف این همافزایی را تحلیل میکند.
راهنمای مطالعه
پیش از ورود به بحث هوش مصنوعی، درک ماهیت داوری ضروری است. داوری در لغت به معنای صلح و سازش است و به فرآیندی اطلاق میشود که در آن طرفین یک اختلاف به جای مراجعه به دادگاههای دولتی، حل مشکل خود را به یک یا چند شخص معتمد به نام داور میسپارند. اصلیترین تفاوت داوری با رسیدگی قضایی در این است که طرفین، خودشان داور یا داوران را انتخاب میکنند، در حالیکه در سیستم دادگاهی، قاضی از پیش تعیینشده و بدون امکان انتخاب توسط اصحاب دعواست. این ویژگی به طرفین اجازه میدهد تا افرادی متخصص در موضوع مورد اختلاف را بهعنوان داور برگزینند که این امر به خودی خود میتواند کیفیت رأی را افزایش دهد.
از دیگر مزایای داوری میتوان به مقرونبهصرفه بودن و سرعت بیشتر آن نسبت به فرآیندهای طولانی و پرهزینۀ دادگاهی اشاره کرد. شرط داوری که معمولاً در قراردادهای تجاری، بهویژه قراردادهای بینالمللی گنجانده میشود بهعنوان یک رکن اساسی برای تکمیل قرارداد و تضمین حلاختلافات احتمالی عمل میکند. در برخی موارد ممکن است قانون صراحتاً مراجعه به داوری را الزامی کرده باشد که در اینصورت دادگاهها از رسیدگی به چنین دعاوی خودداری میکنند.
هوش مصنوعی شاخهای از علوم کامپیوتر است که هدف آن شبیهسازی هوش انسانی در ماشینها برای انجام وظایفی چون حل مسئله، تصمیمگیری و درک محیط است. اگرچه هنوز تعریف واحد و جامعی برای آن وجود ندارد، اما میتوان آن را تلاشی برای ساخت سیستمهایی دانست که قادر به انجام کارهایی هستند که نیازمند هوش انسانی است. این فناوری با پتانسیل بالای خود میتواند فرآیندهای داوری را به شکل چشمگیری متحول سازد.
ادغام هوش مصنوعی با فرآیند داوری، ابعاد جدیدی از کارآیی و دقت را به همراه دارد. یکی از بزرگترین چالشها در پروندههای داوری، بهویژه در سطح بینالمللی حجم عظیم دادهها، اسناد و شواهد است. هوش مصنوعی میتواند در زمانی بسیار کوتاه این دادهها را تحلیل کرده و اطلاعات کلیدی را استخراج کند و بدین ترتیب روند رسیدگی را به شدت تسریع بخشد. این افزایش سرعت، بهطور مستقیم به کاهش هزینههای مرتبط با فرآیند داوری، از جمله حقالزحمۀ داوران و وکلا، منجر میشود. علاوه بر این، الگوریتمهای هوش مصنوعی میتوانند با تحلیل هزاران رأی و پروندۀ مشابۀ پیشین، نتایج احتمالی یک اختلاف را با دقت بالایی پیشبینی کنند. این قابلیت به طرفین کمک میکند تا با دیدی بازتر برای مذاکره یا ادامۀ فرآیند داوری تصمیمگیری کنند. یکی دیگر از مزایای بالقوه، کاهش جانبداری و افزایش بیطرفی است. هوش مصنوعی، به دور از عواطف و پیشداوریهای انسانی، تنها براساس دادهها و مستندات تصمیمگیری میکند که این امر میتواند به افزایش شفافیت در آرای صادره کمک کند.
علیرغم این پتانسیل چشمگیر بهکارگیری هوش مصنوعی با ملاحظات و چالشهای جدی نیز همراه است که باید با احتیاط به آنها نگریست. یک نگرانی اساسی، امنیت دادهها و حفظ حریم خصوصی است. فرآیندهای داوری با اطلاعات بسیار حساس و محرمانۀ تجاری سروکار دارند و تضمین امنیت این دادهها در سیستمهای هوشمند یک اولویت حیاتی است. علاوه بر این، در حال حاضر هیچ مبنای قانونی و مقررات مدون داخلی یا بینالمللی برای استفاده از هوش مصنوعی در داوری وجود ندارد. این خلأ قانونی استفاده از این فناوری را با عدم قطعیت همراه میسازد. مسئلۀ دیگر، نیاز به نظارت انسانی و اعتماد به الگوریتمهاست. هوش مصنوعی فاقد عواطف و درک انسانی است که در بسیاری از پروندههای پیچیده حقوقی یک عنصر حیاتی محسوب میشود. بنابراین، همواره نیاز به نظارت دقیق انسانی برای اطمینان از صحت و عدالت تصمیمات وجود دارد.
درنهایت، این خطر وجود دارد که تصمیمات اتخاذ شده توسط یک سیستم هوشمند، با ارزشها و هنجارهای اخلاقی جامعه در تضاد باشد.
هوش مصنوعی بدون شک پتانسیل بالایی برای ایجاد تحولی بنیادین در فرآیند داوری و حلوفصل اختلافات تجاری دارد. این فناوری میتواند با افزایش سرعت، کاهش هزینهها و ارتقای بیطرفی، به تحقق عدالت کمک کند. با اینحال، مسیر پیش رو خالی از چالش نیست. مسائل مهمی چون امنیت دادهها، فقدان چارچوب قانونی و نیاز به نظارت انسانی، موانعی هستند که باید با دقت و تأمل برطرف شوند.
آیندۀ مطلوب، حذف کامل انسان از فرآیند داوری نیست، بلکه ایجاد یک رابطۀ همافزا میان هوش انسانی و هوش مصنوعی است. در این مدل، هوش مصنوعی بهعنوان یک ابزار قدرتمند برای یاری رساندن به داوران عمل میکند تا آنها بتوانند با دسترسی به تحلیلهای دقیقتر و سریعتر، تصمیمات عادلانهتر و مستدلتری اتخاذ کنند. برای دستیابی به این هدف، ضروری است که متخصصان حوزههای حقوق، کامپیوتر و اخلاق با یکدیگر همکاری کرده و چارچوبهای قانونی و استانداردهای لازم را تدوین کنند تا از این فناوری نوین به شیوهای ایمن و مؤثر در جهت برقراری صلح و دوستی در روابط تجاری بهرهبرداری شود.