آیا مجازات زنای محصنه رجم یا اعدام است؟
مجازات حدی یکی از مهمترین و پیچیدهترین مسائل در حقوق جزا و قوانین اسلامی است که در قانون مجازات اسلامی کشور ایران، بهویژه در مواردی مانند زنا، بهطور خاص به آن پرداخته شده است. بخشنامه اخیر با هدف تسهیل و شفافسازی اجرای مجازاتهای حدی، به قضات و مراجع قضایی ابزارهای جدیدی برای تطبیق مجازاتها با شرایط خاص ارائه میدهد. با توجه به حساسیتهای اجتماعی و آثار مخرب این نوع مجازاتها بر فرد و جامعه، تغییر مجازاتهای حدی نظیر رجم در شرایط خاص، مورد توجه ویژه قرار گرفته است. در این مقاله به تحلیل مجازات در پروندههای زنای محصنه بر اساس ماده 225 قانون مجازات اسلامی و بخشنامه شماره 62/00/3324 معاون قضایی قوه قضاییه میپردازیم.
راهنمای مطالعه
- 1. مفهوم و جایگاه بخشنامه شماره 62/00/3324 مورخ 1400/04/15
- 2. روند قانونی و شرعی در تغییر مجازات حدی
- بررسی بخشنامه شماره 62/00/3324 و تطابق آن با ماده 225 قانون مجازات اسلامی
- 3. ملاحظات اجتماعی و پیامدهای حقوقی تغییر مجازاتها
- 4. نحوه ارسال پیشنهادات تغییر مجازات به مقام عالی قضایی
- 5. نتیجهگیری و پیشنهادات برای تقویت اجرای صحیح قوانین
1. مفهوم و جایگاه بخشنامه شماره 62/00/3324 مورخ 1400/04/15
این بخشنامه با هدف برطرف کردن معاذیر اجرای مجازاتهای حدی مانند رجم (سنگسار) در مواردی که دلایل و شواهد برای اثبات جرم کم یا مشکوک باشد، شرایطی را فراهم کرده که امکان تبدیل این نوع مجازات به مجازاتهای دیگر مانند شلاق حدی یا حتی حبس برای مجرمان فراهم شود. این تغییرات مجازات میتواند بر اساس شرایط خاص فردی و اجتماعی مجرم و یا شرایط بزه ارتکابی صورت گیرد.
هدف اصلی از تدوین این بخشنامه، کاهش آثار منفی اجتماعی و جلوگیری از تجری (تشویق دیگران به ارتکاب جرائم مشابه) است.
2. روند قانونی و شرعی در تغییر مجازات حدی
الف) تشکیک در وقوع زنا یا احصان و ضرورت اجتناب از مجازات رجم
براساس قاعدهی مواد 120 و 121 قانون مجازات اسلامی، در صورتی که دادگاه در جریان رسیدگی به پروندههای مربوط به زنا یا احصان، شک و تردید در وقوع جرم داشته باشد، میتواند از صدور مجازات رجم یا شلاق اجتناب کند. این رویکرد بهویژه با توجه به قاعده درء در فقه اسلامی که تأکید دارد بر اینکه در صورت شک و تردید در ارتکاب جرم باید از مجازاتهای حدی جلوگیری شود، سازگاری دارد. به عبارت دیگر، اگر دلایل کافی برای اثبات وقوع زنا وجود نداشته باشد، قاضی باید از صدور حکم رجم خودداری کرده و به جای آن، در صورتی که سایر عوامل قانونی و شرعی ایجاب کند، مجازاتهایی مانند شلاق حدی یا حبس تعزیری را پیشنهاد دهد.
ب) بینه شرعیه و تأثیر آن در اثبات جرم و تبدیل مجازاتها
یکی از نکات برجسته این بخشنامه تأکید بر استفاده از بینه شرعیه برای اثبات جرم است. در صورتی که بینه شرعیه بهطور کامل اثبات کننده وقوع جرم باشد، دادگاه باید پیشنهادات قانونی و قضایی در خصوص مجازاتهای دیگر، از جمله اعدام را بررسی و ارائه دهد. در این مرحله، ملاحظه شرایط اجتماعی و فردی مجرم نیز اهمیت دارد، چرا که ممکن است اجرای مجازاتهای حدی مانند رجم یا اعدام، تأثیرات جبرانناپذیری بر جامعه داشته باشد.
بررسی بخشنامه شماره 62/00/3324 و تطابق آن با ماده 225 قانون مجازات اسلامی
الف) تشکیک در وقوع جرم و جلوگیری از صدور مجازاتهای حدی
بخشنامه شماره 62/00/3324 بهویژه به مسئله تشکیک در وقوع جرم زنا و احصان و ضرورت اجتناب از صدور مجازاتهای حدی مانند رجم در صورت وجود شک و تردید پرداخته است. این نکته دقیقاً با مفاد مواد 120 و 121 قانون مجازات و قاعده درء که در فقه اسلامی نیز بهطور واضح مورد تأکید قرار گرفته است، تطابق دارد. طبق قاعده درء، در صورتی که در وقوع جرم تردید وجود داشته باشد، باید از صدور مجازاتهای حدی اجتناب شود.
در این بخشنامه پیشنهاد شده است که قضات در چنین پروندههایی، بهویژه زمانی که دلایل بینه شرعیه برای اثبات جرم موجود نباشد، از صدور مجازاتهایی مانند رجم خودداری کرده و به جای آن، پیشنهادات مجازاتهای دیگر مانند شلاق حدی یا حبس را مد نظر قرار دهند.
ب) نحوه بررسی و تبدیل مجازات رجم به مجازاتهای دیگر
در بند اول بخشنامه، چگونگی بررسی و تبدیل مجازات رجم در صورت عدم وجود بینه شرعیه به مجازاتهای دیگر بهویژه شلاق حدی و حبس تعزیری بهطور دقیق توضیح داده شده است. طبق این بند و قسمت الف بند دوم، اگر دادگاه نتواند مجازات رجم را اثبات کند، میتواند مجازاتهای دیگری را از جمله 100 ضربه شلاق حدی و حتی حبس تعزیری با محاسبه ایام بازداشت قبلی پیشنهاد دهد. این رویکرد بهدنبال کاهش تبعات اجتماعی و جبران آسیبهای ناشی از مجازاتهای حدی میباشد.
این بخشنامه، همچنین به قضات توصیه میکند که در پیشنهادات خود به رئیس قوه قضاییه، علاوه بر ارزیابی نوع جرم و شخصیت مجرم، به آثار اجتماعی و تبعات بزه نیز توجه کنند.
ج) بینه شرعیه و تبدیل مجازات به اعدام
در صورتی که جرم زنا با بینه شرعیه به اثبات برسد، بخشنامه به وضوح اشاره میکند که دادگاه باید پیشنهاد تبدیل مجازات رجم به اعدام را بررسی و ارائه دهد.
3. ملاحظات اجتماعی و پیامدهای حقوقی تغییر مجازاتها
یکی از مهمترین دلایل تغییر مجازات رجم به مجازاتهای دیگری مانند شلاق حدی یا حبس، تأثیرات منفی اجتماعی آن بر فرد و جامعه است. شواهد نشان داده که اجرای مجازاتهای حدی، بهویژه در جوامع مدرن، میتواند آثار اجتماعی و روانی شدیدی بر فرد و خانواده وی داشته باشد. از این رو، در برخی مواقع، مراجع قضایی با در نظر گرفتن وضعیت اجتماعی و روانی مجرم، بهویژه در صورتی که سوابق کیفری سنگین نداشته باشد، ممکن است مجازاتهای ملایمتری را پیشنهاد دهند.
آثار اجتماعی بزه ارتکابی نیز باید مورد توجه قرار گیرد. در بسیاری از موارد، بزههای جنسی میتوانند تبعات اجتماعی سنگینی بهدنبال داشته باشند که موجب تشدید تنشهای اجتماعی میشود. در این راستا، تغییر مجازاتهای حدی به مجازاتهایی که کمتر بر جامعه آسیب میزنند، میتواند به کاهش این تنشها کمک کند.
4. نحوه ارسال پیشنهادات تغییر مجازات به مقام عالی قضایی
در ادامه فرایند قانونی، پس از آنکه دادگاه پیشنهادات خود را مبنی بر تغییر مجازات رجم به مجازاتهای دیگر بهویژه حبس یا شلاق حدی به رئیس قوه قضاییه ارسال کرد، این پیشنهادات باید با دقت و بهطور کارشناسی مورد بررسی قرار گیرند. در این مرحله، پرونده به معاونت قضایی قوه قضاییه ارسال میشود تا پس از تحلیل و گزارش کارشناسی، نتیجه به رئیس قوه قضاییه منعکس شود. این فرایند چندمرحلهای، اطمینان حاصل میکند که تغییرات مجازاتها بر اساس اصول حقوقی و اسلامی و همچنین شرایط اجتماعی خاص هر پرونده اتخاذ میشود.
5. نتیجهگیری و پیشنهادات برای تقویت اجرای صحیح قوانین
در نهایت، برای تقویت اجرای صحیح و موثر قانون در خصوص تغییر مجازاتهای حدی، پیشنهاد میشود:
آموزش و توجیه قضات در خصوص بخشنامه جدید رئیس قوه قضاییه و روشهای اجرایی آن. این آموزشها میتواند شامل دورههای تخصصی فقهی و حقوقی باشد.
تقویت نظارتهای قضایی برای اطمینان از اجرای صحیح پیشنهادات تغییر مجازاتها و بررسی تأثیرات اجتماعی آنها.
ایجاد پایگاههای دادهای برای ثبت سوابق بزهکاران و ارزیابی وضعیت اجتماعی و روانی آنها که بتوان در فرآیند تصمیمگیری، دقیقتر و مؤثرتر اقدام کرد.
در نهایت، تغییرات مجازاتهای حدی همچنان نیازمند ملاحظه دقیق و جزئی در چارچوب قوانین اسلامی و توجه به ابعاد اجتماعی، فرهنگی و حقوقی جامعه است. اجرای صحیح این تغییرات میتواند از بروز آسیبهای اجتماعی جلوگیری کرده و حقوق فردی و اجتماعی را به نحو مطلوبی تأمین کند.