آیا رجوع از هبه امکانپذیر است؟
هبه یکی از عقود معین در حقوق مدنی است که به موجب آن، شخصی مال خود را به صورت مجانی به دیگری انتقال میدهد. این عمل حقوقی دارای شرایط و آثار خاصی است که در قانون مدنی ایران به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله، به بررسی مفهوم هبه، شرایط آن، موارد رجوع از هبه و مسائل مرتبط با آن پرداخته میشود.
هبه به زبان ساده به معنی بخشیدن مال است به صورت مجانی. این مال میتواند منقول (مانند خودرو) یا غیرمنقول (مانند ملک) باشد. به شخصی که مال را هبه میکند، 'واهب' و به شخصی که مال به او هبه میشود، 'متهب' گفته میشود.
1. قصد و رضایت: هبه باید با قصد و رضایت کامل واهب و متهب انجام شود.
2. مال مورد هبه: مال مورد هبه باید معین و مشخص باشد.
3. قبض: مال مورد هبه باید به تصرف متهب داده شود.
هبه قابل رجوع است و واهب میتواند تحت شرایطی از هبه رجوع کرده و مال را پس بگیرد. اما در موارد زیر هبه قابل رجوع نیست:
1. هبه به پدر، مادر یا فرزندان: اگر هبه به پدر، مادر یا فرزندان باشد، واهب نمیتواند از آن رجوع کند.
2. هبه معوض: اگر هبه در عوض مال دیگری انجام شده باشد، واهب نمیتواند از آن رجوع کند.
3. تغییر در مال: اگر در مال مورد هبه تغییری ایجاد شده باشد (مانند ساخت و ساز در ملک)، واهب نمیتواند از آن رجوع کند.
4. تلف یا انتقال مال: اگر مال مورد هبه تلف شود یا از مالکیت متهب خارج شود (مانند فروش یا انتقال به دیگری)، واهب نمیتواند از آن رجوع کند.
به جز موارد فوق، فوت واهب یا متهب نیز مانع رجوع از هبه است. همچنین، اگر واهب بعد از هبه محجور شود، امکان رجوع برای ولی یا قیم او وجود دارد.
1. فوت واهب یا متهب مانع رجوع از هبه است:
موانع رجوع از هبه در خصوص فوت واهب و متهب قبل از قبض به این صورت است که چنانچه واهب قبل از قبض فوت کند، عقد هبه باطل میشود؛ زیرا قبض از ارکان صحت هبه است و باید با اذن واهب باشد، در نتیجه مال به ورثه واهب میرسد. همچنین اگر متهب قبل از قبض فوت کند نیز عقد هبه باطل میشود؛ چرا که قبض باید توسط خود متهب یا نماینده او در زمان حیات انجام شود و در نتیجه مال در مالکیت واهب باقی میماند.
برای مثال، اگر آقای الف خانهای را هبه کند اما قبل از تحویل فوت کند، هبه باطل است و خانه به ورثه او میرسد.
اما در خصوص فوت واهب و متهب بعد از قبض، چنانچه واهب بعد از قبض فوت کند، هبه صحیح است اما حق رجوع ساقط میشود؛ زیرا حق رجوع قائم به شخص واهب است و در نتیجه ورثه واهب حق رجوع ندارند. همچنین اگر متهب بعد از قبض فوت کند، هبه صحیح است و مال به ورثه متهب میرسد و واهب حق رجوع ندارد؛ زیرا انتقال مال به ورثه مانع رجوع است.
برای مثال، اگر آقای ب بعد از تحویل گرفتن خانه فوت کند، خانه به ورثه او میرسد و آقای الف (واهب) حق رجوع ندارد.
2. اگر واهب بعد از هبه محجور شود، امکان رجوع برای ولی یا قیم او وجود دارد:
اگر واهب بعد از انجام هبه و به قبض رساندن مال موهوبه محجور شود (مثلاً به دلیل جنون یا سفه)، ولی یا قیم او میتواند از هبه رجوع کند. این موضوع به این دلیل است که واهب در زمان انجام هبه اهلیت کامل داشته و هبه به طور صحیح منعقد شده است. اما پس از محجور شدن، ولی یا قیم میتواند به نمایندگی از واهب اقدام به رجوع کند.
در این مورد، نص قانونی صریحی وجود ندارد، اما بر اساس اصول کلی حقوقی و فقهی، ولی یا قیم میتواند در مواردی که واهب محجور میشود، به نمایندگی از او اقدام به رجوع کند. این موضوع مبتنی بر حمایت از حقوق محجور و جلوگیری از تضییع حقوق او است.
مثال: آقای الف یک قطعه زمین را به آقای ب هبه میکند. پس از هبه، آقای الف به دلیل جنون محجور میشود. در این حالت قیم آقای الف میتواند با اثبات اینکه هبه به ضرر آقای الف بوده است، از هبه رجوع کند و زمین را بازگرداند.
3. سلب حق رجوع واهب در صورت انتقال یا بازگرداندن مال توسط متهب
اگر متهب (گیرنده هبه) مال هبهشده را به شخص دیگری هبه کند و سپس از آن رجوع نماید، یا آن را از طریق صلح، هبه یا بیع مجدداً به خود منتقل کند، حق رجوع واهب (بخشنده اصلی) از بین میرود. این موضوع به این دلیل است که با انتقال مال به دیگری یا بازگرداندن آن به خود، مال از حالت هبه اولیه خارج شده و واهب دیگر نمیتواند به هبه اصلی رجوع کند.
به عنوان مثال، اگر آقای الف یک ماشین را به آقای ب هبه کند و آقای ب آن ماشین را به آقای ج هبه دهد و سپس از این هبه رجوع کند یا آن را به خود بازگرداند، آقای الف دیگر نمیتواند از هبه اولیه خود رجوع کند، زیرا مال در اختیار متهب (آقای ب) باقی نمانده است.
برخی حقوقدانان مانند دکتر جعفری لنگرودی و دکتر کاتوزیان معتقدند که واهب میتواند از حق رجوع خود صرفنظر کند و این عمل خلاف مقتضای هبه نیست.
1. اثبات وقوع هبه: رجوع از هبه مستلزم اثبات وقوع عقد هبه است. اگر هبه نامه تنظیم نشده باشد، باید وقوع هبه در دادگاه اثبات شود.
2. دادگاه صالح: دادگاه محل وقوع مال غیرمنقول یا محل اقامت خوانده در مورد مال منقول، صالح به رسیدگی است. 3. خواسته دادخواست: خواسته دادخواست باید شامل تنفیذ یا تأیید رجوع از هبه، الزام به انتقال و تنظیم سند و استرداد مال در صورت تصرف باشد. علاوه بر این، اجرتالمثل از تاریخ رجوع قابل مطالبه است. |
1. نکات مهم در طرح دادخواست رجوع از هبه
نکته مهم این است که رجوع از هبه مستلزم اثبات وقوع عقد هبه است؛ بنابراین، اگر هبهنامهای تنظیم نشده و ماهیت انتقال مشخص نیست، باید اثبات وقوع هبه نیز درخواست شود. دادخواستی که تنها خواسته آن رجوع از هبه باشد (بدون اثبات وقوع هبه)، قابلیت طرح و استماع ندارد.
2. اشتباهات رایج در دعوای رجوع از هبه
یکی از اشتباهات رایج این است که اگر ملکی به نام زوجه خریداری شود و زوج ثمن معامله را پرداخت کند، اما سند به نام زوجه تنظیم شود، امکان رجوع از هبه وجود ندارد، زیرا ملک ابتدا باید به مالکیت زوج درآید و سپس به زوجه هبه شود. در این حالت، زوج تنها میتواند ثمن معامله را مطالبه کند. همچنین، اگر زوج ملکی بخرد و بدون تعیین ماهیت عقد، از فروشنده بخواهد سند را به نام زوجه منتقل کند، این انتقال بهصورت خودکار هبه محسوب نمیشود و نمیتوان از آن قابلیت رجوع استخراج کرد. انتقال مال به دیگری بدون تعیین ماهیت عقد، نیاز به اثبات دارد و صرفاً نمیتوان آن را هبه تلقی کرد.
1. بخشش مهریه: اگر بخشش مهریه به صراحت در قالب هبه باشد، قابل رجوع است.
2. رجوع در ایام عده: اگر زن در ایام عده طلاق خلع از بذل خود رجوع کند، طلاق ملغی خواهد شد و زن حق رجوع از مهریه را تا پایان مدت عده دارد.
هبه طلاجات
ادعای هبه طلاجات صرفاً با ارائه فاکتور کافی نیست. باید ارکان قبول و قبض و موانع رجوع مانند خروج از مالکیت متهب احراز و اثبات شود.
رویه دادگاهها در خصوص هدایای دوران نامزدی بر این اساس است که این هدایا قابل استرداد هستند؛ زیرا این هدایا با انگیزه ازدواج داده شدهاند و عدم تحقق ازدواج موجب زوال سبب هبه میشود. در این موارد اصل بر مجانی بودن هدایا است و فرقی نمیکند به هم خوردن نامزدی از طرف چه کسی باشد. البته اگر هدیه مصرف یا تلف شده باشد یا تغییر اساسی در آن ایجاد شده باشد، قابل استرداد نیست. نحوه استرداد نیز به این صورت است که اگر عین مال موجود باشد، خود مال و در صورت تلف، مثل یا قیمت آن باید مسترد شود. در این موارد مرور زمان جاری نمیشود و بار اثبات اهدا در دوران نامزدی با مدعی استرداد است.
اما در خصوص هدایای دوران زندگی مشترک، رویه دادگاهها بر این است که این هدایا قابل استرداد نیستند؛ زیرا به سبب تمکین زوجه معوض تلقی میشوند و وجود رابطه زوجیت به عنوان سبب هبه محسوب میشود. این رویه در جهت استحکام خانواده و جلوگیری از تزلزل روابط است. البته در موارد استثنایی مانند هدایای با ارزش فوقالعاده یا مواردی که قصد معوض بودن احراز نشود یا هدایایی که شرط خاصی برای آنها در نظر گرفته شده، امکان رجوع وجود دارد. در این موارد، فرض معوض بودن، فرض قانونی نیست و قابل اثبات خلاف است و در صورت شک، اصل بر مجانی بودن است و تشخیص معوض بودن با دادگاه است که با توجه به عرف و اوضاع و احوال و ارزش هدیه تصمیمگیری میکند.
1. اصل بر بقای عین موهوبه : بار اثبات اتلاف و فروش و انتقال بر عهده متهب است.
2. شرط عدم انتقال : واهب میتواند شرط کند که متهب حق فروش و انتقال مال هبه شده را ندارد و در صورت تخلف، واهب حق رجوع خواهد داشت.
3. رجوع عملی : برخی معتقدند اطلاع متهب از رجوع نیاز نیست و رجوع عملی نیز ممکن است.
1. بخشش مهریه بدون تعیین نوع آن:
2. بخشش مهریه به عنوان ابراء طلب:
برخی دادگاهها معتقدند که مطابق ماده 806 قانون مدنی، هرگاه داین طلب خود را به مدیون ببخشد (حتی در قالب بذل)، حق رجوع ندارد.
در این دیدگاه، بخشش مهریه (بذل) به عنوان ابراء طلب تلقی میشود. ابراء به معنای اسقاط یا بخشش دین است، یعنی زوجه (داین) به طور کامل طلب خود (مهریه) را از ذمه زوج (مدیون) ساقط میکند. مطابق ماده 806 قانون مدنی، ابراء طلب غیرقابل رجوع است. یعنی زوجه پس از بخشش مهریه، دیگر نمیتواند ادعایی نسبت به آن داشته باشد.
3. بخشش مهریه به عنوان ابراء و عدم شمول هبه بر اساس ماده 286 قانون مدنی:
نظر به اینکه مهریه عین معین نبوده بلکه به صورت دین و در ذمه زوج بوده است، بخشیدن تمام یا قسمتی از آن از مصادیق عقد هبه نیست که مشمول ماده 803 باشد، بلکه از مصادیق ابراء و شمول ماده 286 قانون مزبور بوده و قابل گذشت نیست.
در این دیدگاه بخشش مهریه به عنوان ابراء تلقی میشود، اما تأکید بر این است که مهریه عین معین نیست، بلکه یک دین در ذمه زوج است. بنابراین، بخشش آن نمیتواند تحت عنوان هبه که مربوط به انتقال مالکیت عین معین است، قرار گیرد.
جمعبندی
هبه یکی از عقود مهم در حقوق مدنی است که دارای شرایط و آثار خاصی است. رجوع از هبه نیز تحت شرایط خاصی امکانپذیر است. در دعاوی مربوط به هبه و رجوع از آن، اثبات وقوع عقد هبه و رعایت شرایط قانونی از اهمیت بالایی برخوردار است. با توجه به پیچیدگیهای حقوقی این موضوع، مشاوره با وکیل متخصص در این زمینه توصیه میشود.